راهکار افزايش مصرف غذا در کودکان بد غذا چيست ؟

در خيلي موارد از والدين ميشنويم که :

کودک از خوردن گوشت امتناع ميکند.....

 به اندازه کافي شير نمي نوشد.....

 بيش از اندازه معمول شير مينوشد............

از خوردن سبزي و ميوه امتناع ميکند...

 بيش از حد شيريني مي خورد.....

اما راه حل چيست؟

 

1- نقش والدين در برخورد با رفتارهاي تغذيه اي کودک :    دوران پيش دبستاني اغلب دوران دشوار براي والدين است چرا که آنها نگران کم شدن اشتهاي کودک خود هستند. بايد به خاطر داشت که جدال بر سر غذا خوردن کودک جدالي بي حاصل است. هيچ کودکي را نمي توان به زور وادار به غذا خوردن کرد. کافي است پدر و مادر به خاطر داشته باشند که اين دوره بخشي از سير تکاملي کودک بوده و گذرا است. به اين ترتيب نه يک رويکرد سخت گيرانه صحيح است و نه رفتاري بيش از حد سهل گيرانه.

 

2- اندازه وعده هاي غذايي ممکن است به نظر بالغين کم و ناکافي برسد. به عنوان يک قانون سرانگشتي ميتوان گفت اگر کودک از يک يا دو نمونه غذايي که از همه گروه هاي غذايي تهيه و به او عرضه ميشود، حداقل يک قاشق غذاخوري به ازاء هر سال سن خود، مصرف کند مناسب است و اگر اشتهاي بيشتري دارد ميتوان مقدار بيشتري غذا به او داد. اکثر کودکان در اين سن کلا 4 تا 6 بار در روز غذا مي خورند.

--------------------------------------------

3-   قواعد غلط در زمان بندي وعده هاي غذا: ارائه ميان وعده در فواصل زماني نزديک به زمان صرف وعده هاي اصلي و يا عدم رعايت فواصل زماني منظم در طول روز براي وعده هاي غذا، که ممکن است سبب بي اشتهايي شوند.

--------------------------------------------

4- واکنش هاي نامطلوب غذايي و ناراحتي هاي رواني: ممکن است يک کودک کم سن با خوردن يک ماده غذايي خاص دچار استفراغ شده و يا آن غذا به گلويش جسته و به او احساس خفگي دست داده باشد. هر تجربه منفي از خوردن يک غذاي خاص که در خاطره کودک بماند مي تواند منجر به امتناع از غذا خوردن گردد نيز در کودک به دنبال تولد يک فرزند جديد در خانواده و يا ساير حوادث ديده شود که کودک اين کار را براي جلب توجه  مجدد والدين به سوي خود، انجام مي دهد.

 

5- فقدان تنوع کافي در غذاهاي عرضه شده به کودک: برخي کودکان کم سن در انتخاب آن چه مي خواهند بخورند بسيار سخت گير هستند و ممکن است فقط طيف محدودي از غذاها را مصرف نمايند و براي والدين هم آسان تر است غذاهايي را که از پذيرش آنها توسط کودک اطمينان دارند به او عرضه نمايند.

------------------------------------

6- عدم جذابيت کافي غذاي ارائه شده: کودکان ممکن است با ديدن يک بشقاب خيلي بزرگ پر از غذا، سر خورده شوند. وعده هاي غذايي که به مقادير کمتر و به صورت رنگارنگ و زيبا به کودک عرضه مي شوند براي او جذاب تر هستند.

اضطراب والدين: اغلب نسبت به آن چه کودکان مي خورند و يا نمي خورند بسيار حساس هستند و اکثرا تصوري غير واقعي از آن چه کودک بايد بخورد دارند.

 

وقتي کودک از خوردن غذا به مقدار مورد انتظار آنان امتناع ميکند اين مسئله ممکن است در رفتار والدين اثر کرده و سبب اعمال فشار به کودک براي صرف غذا شود.

 

7- دوران پيش دبستاني اغلب دوران دشوار براي والدين است چرا که آنها نگران کم شدن اشتهاي کودک خود هستند. بايد به خاطر داشت که جدال بر سر غذا خوردن کودک جدالي بي حاصل است. هيچ کودکي را نميتوان به زور وادار به غذا خوردن کرد. کافي است پدر و مادر به خاطر داشته باشند که اين دوره بخشي از سير تکاملي کودک بوده و گذرا است. به اين ترتيب نه يک رويکرد سخت گيرانه صحيح است و نه رفتاري بيش از حد سهل گيرانه.

 

8- اندازه وعده هاي غذايي ممکن است به نظر بالغين کم و ناکافي برسد. به عنوان يک قانون سرانگشتي ميتوان گفت اگر کودک از يک يا دو نمونه غذايي که از همه گروه هاي غذايي تهيه و به او عرضه ميشود، حداقل_يک_قاشق_غذاخوري_به_ازاء_هر_سال_سن خود، مصرف کند مناسب است و اگر اشتهاي بيشتري دارد ميتوان مقدار بيشتري غذا به او داد. اکثر کودکان در اين سن کلا 4 تا 6 بار در روز غذا مي خورند.

 

9- در کودکان پيش دبستاني، به جز طعم غذا عوامل ديگري نيز در پذيرش غذا توسط کودک نقش دارند. آنان در اين سن ميل ندارند غذاهاي مختلف را در ظرف غذايشان بريزند و با هم مخلوط کنند. همچنين بيشتر تمايل دارند غذا ولرم باشد. غذاهاي خيلي سرد يا خيلي گرم را نمي پسندند. بسياري از غذاها به علت بويشان و نه طعمشان توسط کودک رد مي شوند. کودکان اغلب دوست دارند طعم غذا ملايم باشد. در بسياري از موارد،از خوردن بيسکوئيت هاي شکسته امتناع ميکنند

و يا ساندويچي را که به نظر آنها به روشي نادرست برش داده شده است نمي خورند.

10-سال هاي پيش دبستاني در شکل گيري رفتارهاي مثبت غذايي کودک و آموختن نحوه انتخاب غذاهاي مناسب، اهميت ويژه اي دارد. اين پديده با ايجاد محيطي که هم از نظر فيزيکي و هم از نظر عاطفي براي کودک دلپذير باشد فراهم مي گردد. محيط از نظر عاطفي بايد آرام باشد و در آن به کودک محبت و توجه فراوان شود.

 

10- کودکان اگر خسته باشند، خوب غذا نمي خورند ولي اگر فعاليت کافي در زمان هاي مناسب داشته باشند اشتهايشان تحريک مي شود بنابراين در زمان بندي اوقات بازي، استراحت و تغذيه آنها بايد به اين مسئله مهم توجه نمود.

 

12- مصرف بيش از حد نوشيدنيها به ويژه شير و نوشيدني هاي تهيه شده از مرکبات، سبب کاهش اشتهاي کودک براي صرف غذاهاي جامد و اصلي مي شود. توجه داشته باشيد که هرگروهي از مواد غذايي بصورت متعادل مصرف شود